آرایش سیاسی انتخابات دهم ریاست جمهوری

حدود يك سال تا انتخابات دهم رياست جمهوري زمان باقي است اين درحالي است كه احزاب و گروههاي سیاسی بحث بر سر گزينه‌هاي احتمالي و معيارهاي انتخاب و نحوه‌ي اجماع بر سر يك گزينه را از هم اكنون آغاز نموده‌اند، مردم نيز به طبع فضاي مطبوعاتي كشور اخبار و تحركات احزاب سیاسی را دنبال مي‌كنند.

از هر دو جناح عمده‌ي سياسي كشور كانديدهايي به عنوان نامزدهاي احتمالي رياست‌جمهوري آينده عنوان مي‌شوند. دغدغه‌هاي اصولگرايان كه قدرت را در دولت و مجلس در دست دارند با اصاح‌طلبان تفاوتهاي اساسي دارد. درحاليكه اصلاح‌طلبان به دنبال مكانيزم و راهي براي رسيدن به معيارهايي براي انتخاب گزينه‌ي جامع كه مورد اتفاق همه گروه‌هاي اصلاح‌طلب باشد، هستند؛ آن‌سوتر و در جناح رقيب، اصولگرايان بحث‌هاي ديگري مبنني بر اتفاق بر روي رئيس‌جمهور حاضر يا انتخاب فرد ديگري دارند.

به دلايل ساختاري و اينكه هنوز در كشور ما ساختار حزبي شكل واقعي و درست خود را نگرفته است همچنان اشخاص وچهره‌ها حرف اول را در انتخابات رياست جمهوري مي‌زنند. بنابراين در اين مقاله سعي كرده‌ايم چهره‌هاي شاخص هر دو جناح كه در فضاي سياسي كشور جهت كانديداتوري مطرحند را معرفي و به خلاصه‌اي از مخالفت‌ها و موافقت‌هايي كه حول هركدام وجود دارد بپردازیم:

 

اصولگرايان:

1- محمود احمدي نژاد: رئيس جمهور فعلي كه از وي به عنوان يكي از شانس‌هاي اصلي رياست‌جمهوري آينده ياد مي‌شود. احمدي‌نژاد در طي سه سال گذشته پارادايم‌هاي جديدي را در فضاي سياسي كشور مطرح كرده و در ابعاد مختلف چه اقتصادي، چه سياست خارجي و چه عرصه‌هاي ديگر تغييرات ساختاري را به وجود آورده است. برخي از چهره‌هاي اصولگرا معتقدند تورم بالا، فشار اقتصادي به اقشار آسيب‌پذير و گراني‌ها از يك سو و تصويب يك قطع‌نامه تعليق و دو قطعنامه تحريم عليه ايران از سوي سازمان ملل و... دلايل كافي براي ضعف دولت در اجرايي كردن شعارهايش مي‌باشد و نتيجه‌گيري مي‌گیرند كه احمدی نژاد نمی تواندگزينه‌ي مناسبي براي رياست‌جمهوري آينده  ةباشد و براي استمرار حضور اصولگرايان در قدرت اجرايي كشور بر روي چهره‌ي ديگري بايد تمركز شود. اين در حالي است كه برخي ديگر از كارشناسان و چهره‌هاي اصولگرا معتقدند سياست‌هاي اقتصادي دولت و برنامه‌هاي آن براي تورم و ... همچنين توجه ويژه دولت به روستاها و شهرستان هاي كم‌جمعيت و محروم - كه بيشترين اقشار را در حضور در انتخابات به خود اختصاص مي‌دهند - منجر به كسب آراي مردم در انتخابات آتي خواهد شد. آنچه مسلم است عملكرد دولت در سال آخر بر اثبات هر يك از اين ادعاها بسيار مؤثر خواهد بود.

2- محمدباقر قاليباف:  محمد باقر قالیباف، شهردار کنونی  تهران یکی دیگر از گزینه های مطرح ریاست جمهوری آینده است که فعالیت های انتخاباتی خود را از همان زمان شکست دور اول انتخابات نهم ریاست جمهوری آغاز نموده است. قالیباف که مانند برخی از سیاست مداران پله های ترقی را در کسوت نظامی گری طی کرده است سه سال گذشته به یکباره از این حوزه خارج و وارد عرصه سیاست شد.سابقه مدیریتی بسیار خوب وی در نیروی انتظامی و حمایت بسیاری از چهره های معروف اصولگرا در دوره گذشته، وی را به عنوان کاندیدای اصلی اصولگرایان برای انتخابات نهم ریاست جمهوری مطرح کرده بود، اما به یکباره ورق برگشت و تنها سه روز مانده به انتخابات دور اول احمدی نژاد گوی سبقت را از قالیباف ربود و قالیباف ناکام بزرگ انتخابات دور اول لقب گرفت.

وی در سه سال گذشته در کسوت شهردار تهران عملکرد خوبی از خود به جای گذاشته است. برخی کارشناسان توانمندی قالیباف برای استفاده از ابزارهای رسانه ای را از نقاط قوت وی می دانند.گمانه زنی هایی مطرح است که قالیباف بار خود را برای حضور در انتخابات بسته است و یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری آینده خواهد بود این در حالی است که اختلافات قالیباف و احمدی نژاد به حدی است که بعید است یکی به نفع دیگری در انتخابات دهم کنار برود.

3- علی لاریجانی: لاریجانی که او هم از کاندیدهای ریاست جمهوری گذشته بود ونتوانست توانمندی خود را برای اداره‌ی قوه‌ی مجریه به مردم اثبات کند، بعد از انتخابات در کسوت دبیر شورای عالی امنیت ملی با دولت احمدی نژاد همکاری نمود. اما این همکاری دیری نپایید و وی نیز همانند بسیاري دیگر یکی از مغضوبین کابینه لقب گرفت و از این پست کنار رفت وی با اصرار برخی علمای تراز اول، کاندیدای مجلس از قم شد و توانست بعد از حضور در مجلس، ریاست آنرا کسب نماید.

حضور وی به عنوان یکی از روسای قوای سه گانه احتمال حضور وی در عرصه‌ی انتخابات دهم ریاست جمهوری را کاهش داده است.

4- ناطق نوری: ناطق نوری روحانی پرنفوذ اصولگراست که ریاست مجلس شورای اسلامی و ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری را در کارنامه دارد. او هم اکنون رئیس بازرسی دفتر مقام معظم رهبری است. برخی از چهره های اصولگرا و اصلاح طلب از حضور وی اعلام حمایت نموده اند، یکی از مهمترین دلایل برخی از چهره های اصلاح طلب در حمایت از ناطق، آنچه که از آن به عنوان مخالفت ناطق برای حضور نظامیان در پست های سیاسی از آن یاد می شود می باشد. آنها معتقدند شکاف حضور و دخالت نظامیان در مسائل حکومتی با حضور ناطق افزایش خواهد یافت و در حال حاضر هیچ کس به غیر از وی نمی تواند این کار را انجام دهد.

اما آن سوتر در اردوگاه اصلاح طلب مسئله به گونه ی دیگری است. آنها در ابتدا سخن از حضور برخی از چهره های شاخص خود به بیان آوردند تا حدی که محمدرضا عارف معاون رئیس جمهور سابق کشورمان از حضور قطعی خود در انتخاب دهم درصورت عدم حضور خاتمی سخن به میان آورد اما این رویکرد نه تنها باعث نشد که همه ی گروه های اصلاح طلب به اجماع برسند وگرد وی جمع شوند بلکه باعث معرفی کاندیداهای متعدد دیگری شد که انتخاب و جنجال در این طیف را بیشتر کرد بعلاوه که اصلاح طلبان به لحاظ اختلافات بنیادین و تئوریک بیشترین پراکندگی را دارند و شاید تنها عاملی که آنها را در کنار هم نگه داشته رقیب مشترک باشد. بنابراین برخی از چهره های اصلاح طلب همچون حسین مرعشی و محمدعلی نجفی و محمدعلی آرمین و تاج زاده سعی کردند مدل دیگری را پیشنهاد دهند آن ها در مدل های جداگانه ای سعی نمودند شاخص هایی را معرفی کنند تا گروه ها واحزاب اصلاح طلب بعد از توافق بر روی شاخص ها بر روی کاندیدای واحدی به توافق برسند. هرچند بحث و گفتگو در مدل های پیشنهادی هر یک از آنها ادامه دارد چهره های شاخص این طیف برای ریاست جمهوری عبارتند از :

 

اصلاحطلبان:

1- سید محمد خاتمی: رئیس جمهور سابق کشورمان که احتمال حضوروی در انتخابات آینده بسیار است، و طی روزهای گذشته بسیار خبرساز بوده است. طیف های مختلف اصلاح طلب واکنش های متفاوتی به این خبر داشتند. برخی از آنها از شکست خاتمی در مقابل احمدی نژاد سخن به میان آوردند و برنده ی دوئل احمدی نژاد و خاتمی را، احمدی نژاد خواندند. آنها احتمال انتقاد به خاتمی را زیاد می دانند و از  سیبل شدن وی درصورت حضور سخن به میان می آوردند از سوی دیگر برخی دیگر از چهره های اصلاح طلب یکی از دلایل حمایت از حضور خاتمی را احتمال زیاد رسیدن اصلاح طلبان به اجماع حول وی می دانند و وی را پر دغدغه ترین فرد برای امتداد مسیر اصلاحات می دانند.

2- مهدی کروبی: دبیر کل اعتماد ملی که هنوز سخن معروف وی در انتخابات گذشته  و خواب 15 دقیقه ای وی از اذهان پاک نشده از دیگر چهره هایی است که ساز جدایی برای خود می زند و مستقل از اصلاح طلبان اصرار دارد که با کاندیدای خود در انتخابات شرکت کند. وی در نامه ای که پیش تر به خاتمی نوشت تنها راه عدم حضور خود در انتخابات را عدم حضور خاتمی عنوان کرده بود و از گروه های اصلاح طلب خواسته بود بر سر گزینه ای غیر از خود خاتمی مذاکره کنند و به توافق برسند.

3- محمدرضا عارف: وی نیز همچنانکه ذکرش رفت کاندیداتوری خود را درصورت عدم حضور خاتمی قطعی کرده است. وی خود را نیروی نظام که در آب نمک خوابانده شده بود اعلام کرد، اما نظرسنجی های اولیه عدم اقبال عمومی به وی را نشان می دهد و همین پایه ی مخالفت برخی اصلاح طلبان است.

4- محمدعلی نجفی: وی که زمانی وزیر کابینه ی خاتمی بود توانست در دور سوم انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا از معدود اصلاح طلبانی باشد که به شورای شهر تهران راه یابد. وی اولین مدل برای انتخابات نامزد واحد اصلاح طلبان را در روزنامه ی اعتماد مطرح کرد.

5- عبدا... نوری: برخی گروههای تندرو اصلاح طلب گزینه ی عبدا... نوری را مطرح می کنند چرا که به اعتقاد آنان وی تنها کسی است که می تواندآرمانهای تند و رادیکال اصلاح طلبان را عملی سازد چون احتمال رد صلاحیت وی نیز بالاست آنها می خواهند رویکرد صفر و یک به خود بگیرند و در صورت رد صلاحیت، خروج از انتخابات و تحریم انرا مطرح کنند.

این یادداشت بخشی از آرایش سیاسی احزاب و گروهها برای انتخابات ریاست جمهوری را دربرداشت و همه  آن نبود. به هر حال پیش بینی می شود در انتخابات سال آینده فضای پر تلاطمی را در عرصه سیاسی کشور شاهد باشیم.