گام هاي عملي واشنگتن در «طرح ايران هراسي»

ژنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي آمريكائي در خاورميانه و خليج فارس ضمن اعلام خبر استقرار سامانه هاي دفاع موشكي آمريكا در 4 كشور منطقه خاطرنشان ساخت هر يك از اين كشورها هم اكنون سامانه هاي موشكي «پاتريوت» را در اختيار دارند. نامبرده ادعا كرد ايران بطور مشخص براي كشورهاي آنسوي خليج فارس به عنوان يك تهديد بسيار جدي مطرح است. اگرچه وي نام كشورهاي محل استقرار موشكهاي پاتريوت را اعلام نكرد لكن يك مقام «پنتاگون» تصريح كرد كه اين كشورها كويت قطر امارات و بحرين هستند.

ماجراي استقرار سپر دفاع موشكي در لهستان به تنش هاي جدي با روسيه منجر شد و در نهايت واشنگتن اعلام كرد كه آن طرح را موقتا به حال تعليق درآورده است. البته بعدا طرحي توسط «ناتو» دردست بررسي قرار گرفت كه بجاي استقرار سپر دفاع موشكي در لهستان موشكهاي مورد نظر در بلغارستان روماني و تركيه مستقر شود اما فعلا بحث آشكاري در اين زمينه مطرح نيست. برابر گزارشات موجود طرح استقرار موشكهاي پاتريوت در برخي شيخ نشين هاي حاشيه جنوبي خليج فارس در آخرين سالهاي حضور بوش كوچك در كاخ سفيد مطرح شد ولي اجرائي كردن اين تصميم در دوران اوباما صورت گرفت و امروزه پترائوس از استقرار آنها در 4 شيخ نشين حاشيه جنوبي خليج فارس سخن مي گويد. اصل اينكه اين مورد توسط آمريكا اعلام شده نشان مي دهد شيخ نشين ها مسلوب الاختيار بوده و در هيچ زمينه اي تصميم گيرنده نيستند.

بدين ترتيب مواضع و رفتار اوباماي مدعي تغيير با عملكرد قبلي كاخ سفيد در دوران نومحافظه كاران جنگ افروز تفاوتي ندارد و دقيقا در همان مسير گذشته به پيش مي رود. درخصوص استقرار سامانه موشكي «پاتريوت» در اين شيخ نشين ها نكات مهمي به ذهن مي رسد :

1.       واشنگتن در چارچوب «طرح ايران هراسي» تلاش كرده است اهداف و برنامه هاي خود براي حضور نظامي در منطقه را با تحريك همسايگان عليه ايران و تبديل آنها به «سنگر آمريكا» عملي سازد. اين رفتار هميشگي آمريكا براي دشمن تراشي و ايجاد كانونهاي جديد بحران در هر گوشه از جهان است ولي به طور همزمان اين پديده نشانگر درك ناقص اين كشورها درخصوص همزيستي مسالمت آميز است. تمكين 4 شيخ نشين حاشيه جنوبي خليج فارس در برابر طرحهاي خصمانه آمريكا عليه ايران نشان مي دهد كه آنها با اتخاذ تصميمات خطرناك خود منطقه را در آستانه تنش و تشنج قرار داده اند و بر آسيب پذيري خود در برابر تحولات منطقه افزوده اند.

2.       پيش از اين كويت يكبار با استقرار موشكهاي پاتريوت انتظار داشت اين كشور را در برابر حملات موشكي صدام صيانت كند لكن موشكهاي پاتريوت عملا پوچ از آب درآمد و با هر شليك از عراق دو نقطه در كويت آسيب مي ديد يكي توسط موشكهاي شليك شده از عراق و دومي توسط موشكهاي پاتريوت آمريكائي كه شدت و دامنه تخريب ها را بيشتر كرده و عمل زمينه هاي تخريب مضاعف كويت را فراهم ساخته بودند.

بدين ترتيب به نظر مي رسد واشنگتن از يكطرف سعي كرده آبهاي منطقه را گل آلود كند و از طرف ديگر از همين فرصتهاي طلائي براي فروش جنگ افزارهاي ناكارآمد خود سواستفاده نمايد. اين بدان معني است كه واشنگتن از اين اقدامات چند منظوره تحقق اهداف ديگري را هم انتظار دارد و از جمله اصرار دارد از اين طريق به «جنگ رواني» عليه ايران بپردازد و جو تخاصم ميان كشورهاي همسايه را ايجاد كند و به آن دامن بزند.

شبكه تلويزيوني «سي. ان. ان» با تمركز تبليغاتي بر روي اين محور خاطرنشان مي كند: «به نظر مي رسد اوباما اسرائيل را براي فرماندهي جنگ رواني عليه ايران شايسته و كارآمد نمي داند و خود وارد ميدان شده است». حتي بدون اظهار اين مطلب هم روشن بود كه شيخ نشين هاي حاشيه جنوبي خليج فارس فاقد توان و ظرفيت لازم در جهت تقابل با ايران هستند و اين شيطنت واشنگتن عمدتا با هدف ايجاد يك جنگ رواني در منطقه صورت گرفته است.

3.       استقرار موشكهاي پاتريوت از جانب هر كسي كه صورت گرفته باشد مسئوليت عواقب حفظ نگهداري و مسائل مرتبط با آن دقيقا متوجه شيخ نشين هائي است كه محل استقرار اين موشكها هستند. معني ديگر اين عبارت اينست كه هرگونه پيامد استقرار پاتريوت و مسائل حاشيه اي دقيقا به شيوخ منطقه باز مي گردد و ممكن است ايران را وادار به اتخاذ تصميمات جديدي كند كه قبلا مطرح نبوده است.

اين نكته بويژه از آن جهت اهميت دارد كه ممكن است واشنگتن درصدد شيطنت برآيد و امنيت منطقه را دچار تنش هائي كند كه يقينا در آنصورت ايران از هر جائي كه مورد تعرض قرار بگيرد به همان سمت هدفگيري خواهد كرد. ترجمان اين موضع آنست كه همسايگان جنوبي ما نبايد اجازه دهند كه آمريكا از خاك آنها عليه ايران دست به شرارتي بزند چرا كه آنها بايد پاسخگو باشند و قطعا از اين بابت زيان سختي خواهند ديد.

يكبار واشنگتن رژيم مفلوك صدام را فريب داد و از طريق تقابل با ايران آنرا وارد سراشيب سقوط نمود. امروزه سرنوشت شوم صدام و همدستانش درسهاي مهمي براي منطقه دارد. با اين تفاوت كه امروزه حتي آمريكا هم اعتراف مي كند ايران بزرگترين توانمندي و ظرفيت نظامي منطقه را در اختيار دارد و به صلاح هيچكس نيست كه بخواهد شانس خود را در اين مقوله بيازمايد و با حماقت به آمريكائي هاي شرور «گرا» بدهد يا خود را دچار دردسرهاي بي پايان كند.

4.       واشنگتن مطمئن باشد كه حتي با مخفي شدن در پشت برخي عناصر محلي نمي تواند عملكردش را مخفي سازد. در اين نكته ترديدي نيست كه حضور نظامي آمريكا در منطقه اصلي ترين خطر بالقوه براي ملتها و دولتهاي منطقه بويژه در خليج فارس محسوب مي شود و درصورت تخطي و عبور از خطوط قرمز يقينا اهداف آمريكائي از دسترس ترين اهداف در يك اقدام تلافي جويانه به حساب مي آيند. هيچكس نبايد در اين زمينه شكي داشته باشد.