جدال آلترناتيوها

با فاصله گرفتن از فضاي ملتهب پس از انتخابات 22خرداد،امکان گمانه زني پيرامون صف بندي هاي سياسي فراهم آمده است. به نظر مي رسد اصلاح طلبان ديگر ياراي هماوردي در صحنه سياسي ايران را نخواهند داشت. در اين مجال فرصت بازشماري عوامل اين رخداد نيست اما زنجيره حوادث موجب شد تا گردونه سياست بر پاشنه همراهي و موافقت براي اصلاح طلبان نچرخد و نشانه هايي ظاهر شد که نشان مي داد افکار عمومي تفکر اصلاح طلبان را پس زده است. حال اصلاح طلبان از عرصه عمومي جامعه حذف شده اند و اين حذف شدن قبل از زماني بود که از قدرت حذف شوند.

اصلاح طلبي گرايشي بود که در دوم خرداد 76 سر برآورد و با تحصن کمدي و تراژيک نمايندگان مجلس ششم در سال 82 عملا به پايان رسيد؛ وقتي هيچ پاسخ تائيد آميزي از مردم در آن هنگام نگرفتند در حقيقت برگ رفوزه خود را از افکار عمومي دريافتند. آنها در توهم حمايت مردم دست به راديکالترين اکسيون خود عليه نظام يعني استعفا و تحصن در مجلس زدنداما مردم که روزي آنها را با عنوان "خط امامي ها" مي پنداشتند و در 76 به همين دليل به آنها روي آوردند با اين رفتار اکنون آنها را نقطه مقابل نظام مي ديدند بنابراين به فراخوان تلويحي اصلاح طلبان براي حمايت از تحصن و انتخابات شوراها و رياست جمهوري نه گفتند و به اين ترتيب تاريخ "اصلاح طلبان از مردم رانده و از قدرت مانده" شروع شد.دوم خرداد 76 و تير 84 هر دو برآمده از رويکرد سلبي در انتخابات بود. در 76 همه تحليل ها در نقد و رد آنچه در طول ساليان سازندگي به انجام رسيده بود، صورت پذيرفت و گفتمان غالب انکار گذشته بود. افکار عمومي هم محمد خاتمي را در آن گفتمان پذيرفت. در 84 دولت هاي سازندگي و اصلاحات به عنوان بانيان بسياري از انحرافات نسبت به شعارها و آرمانهاي انقلاب معرفي شدند و گفتمان غالب حول ارزشهاي به حاشيه رفته همچون ساده زيستي، توجه به عدالت، سياست خارجي عزتمند و توجه به مستضعفين، دور مي خورد و مردم هم محمود احمدي نژاد را در اين گفتمان برگزيدند.

اکنون عرصه سياست از وجود رقيبي چون اصلاح طلبان و ياران هاشمي، خالي است براين اساس اين عرصه نياز به الترناتيو دارد. در حقيقت روز بعد از انتخابات 22 خرداد 88 نقطه آغاز شکل گيري و بازتعريف آلترناتيوها بود. به تعبير ديگر تحليل رفتار زيرپوستي گروههاي مختلف اصولگرا، حکايتگر جدال آلترناتيوهاست. جدال آلترناتيوها در زير پوست رفتار ظاهري گروههاي سياسي جريان دارد چرا که آشوب هاي خياباني پس از انتخابات تاکنون مانع عريان شدن جدال مذکور بوده است؛ و به مرور که فضا آرام و آرامتر شود و به انتخابات شوراها که در 89 برگزار خواهد شد نزديکتر شويم ابعاد جدال نمايانتر خواهد شد. انتخابات چهارمين دوره شوراهاي شهر و روستا که در سال 89 برگزار مي شود، نخستين وزن کشي سياسي بين جايگزين هاي اصلاح طلبان از يکطرف و جريان حامي دکتر احمدي نژاداست.

نحوه واکنش گروههاي مدعي آلترناتيو بودن به آشوب هاي پس از انتخابات متاثر از اين جدال زيرپوستي است. اين مدعيان ضمن تمايز و اعلام انزجار با ساختار شکنان، تلاش وافري دارند تا بين معترضين و ساختارشکنان فرق بگذارند زيرا نيم نگاهي به جذب بدنه معترضين و اصلاح طلبان دارند بنابراين جدال آلترناتيوها، صحنه اصلي آرايش سياسي آينده کشور را رقم مي زند. جدال مذکور عمدتا بين منتقدين احمدي نژاد در جريان است. جناح منتقد در بستر زمان و با صرف هزينه هاي اجتماعي و در غياب اصلاح طلبان مي کوشد به صفت جايگزيني و آلترناتيو بودن مشهور شود. در چنين فرضي به طور طبيعي يک طرف اصلي صحنه را جريان وابسته به دولت و شخص دکتر احمدي نژاد تشکيل مي دهد.

اگرچه آقاي احمدي نژاد ترجيح داده است که همچنان بدون تکيه بر قالب حزبي و به شکل رهبري اصولگرايان در صحنه حضور داشته باشد و نقش ايفا کند اما اين شيوه در هما وردي با رقيب مشترک اصولگرايان يعني اصلاح طلبان کارساز بود ولي اکنون در غياب اين رقيب مشترک و با شکل گيري نقش آفرينان جديد عرصه عمومي سياست؛ به ناچار جريان حامي دکتر احمدي نژاد شکل منسجم تر و شايد هم حزبي به خود خواهد گرفت.

به نظر مي رسد نقطه عزيمت کانديداهاي آلترناتيو براي برقراري موازنه رقابت در عرصه عمومي نه پايبندي به شعارها و استراتژيهاي اصلاح طلبان که در رويکرد سلبي متمرکز است. اين گروهها با تحليل شرايط و اذعان به رويگرداني مردم از شعارهاي اصلاح طلبان سعي در ارائه گفتمان اصولگرايي دارند و تلاش مي کنند خود را ذيل عنوان اصولگرايي تعريف نمايند اما نقطه تفاوت و تمايز خود را انکار و تخطئه عملکرد دولت هاي دکتر احمدي نژاد مي دانند و همچون روال مرسوم تلاش خواهند کرد که در موارد کاملا بي مبنا و براساس اختلافات سليقه اي ولي با خط کشي هاي سياسي، ظاهري مبناي به خود گيرد و افراد صفر و يکي نگريسته خواهند شد و با انگ هاي سياسي تقابل و تفاوت ها به نمايش گذاشته خواهد شد و دور باطل اصولگرايي قديم و اصلاح طلبي جديد تکرار خواهد شد.  و بايد ديد اين بار اقبال و ادبار مردم شامل کدامين خواهد بود.

منبع: سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم محمدعلي وکيلي