تنفس مصنوعي به مرده متحرك!
تنفس مصنوعي به مرده متحرك!
عليرغم ادعاها و تبليغات رسانهاي مبني بر وجود اختلاف و تضاد ميان دولت باراك اوباما و رژيم صهيونيستي، شواهد و گزارشها حاكي از آن است كه دولت فعلي آمريكا، نزديكترين روابط را در مقايسه با دوران گذشته، با تل آويو دارد و اوباما در خدمت رساني و حمايتهاي نظامي - مالي گوي سبقت را از ديگر روساي جمهوري آمريكا ربوده است.
روزنامه واشنگتن پست با تاكيد بر گسترده بودن روابط واشنگتن - تل آويو در زمان اوباما مينويسد فقط در طول 15 ماه اخير، يعني از ابتداي روي كار آمدن اوباما تاكنون، مقامات بلندپايه آمريكا و رژيم صهيونيستي بيش از 75 بار ديدار داشتهاند. به اعتراف اين روزنامه آمريكايي، حجم و كيفيت تبادل تجربيات نظامي و اطلاعاتي ميان واشنگتن و تل آويو در دوران اوباما بي نظير بوده است.
در مورد گسترش بي سابقه حمايتهاي آمريكا با رژيم صهيونيستي، روزنامه صهيونيستي هاآرتص نيز نوشت كنگره آمريكا خواستار اختصاص كمك 775/2 ميليارد دلاري به اسرائيل شده است كه بزرگترين كمك در نوع خود، در تاريخ آمريكا محسوب ميشود. اين كمك را كابينه اوباما درخواست كرده بود. كنگره آمريكا در توجيه اختصاص اين بودجه عظيم به رژيم صهيونيستي مدعي شده است اين كمك تل آويو را به گرايش به صلح با فلسطينيها ترغيب ميكند!
اندرو شاپيرو، معاون وزير خارجه آمريكا نيز در توجيه اعطاي بزرگترين بسته كمك مالي آمريكا به رژيم صهيونيستي گفت اين بسته اسرائيل را به اتخاذ تصميمهاي جدي در گفتگوهاي صلح با اعراب تشويق خواهد كرد! اين مقام آمريكائي در عين حال تاكيد كرد اسرائيل متحد حياتي براي آمريكاست و حق اين رژيم در دفاع از خود، غيرقابل ترديد است.
دولت اوباما سال قبل، براي ايجاد سامانه موشكي رژيم صهيونيستي موسوم به "گنبد آهنين" خواستار اختصاص بودجه لازم از سوي كنگره به تل آويو شده بود. تحولات تازه و افشاي حمايتهاي گسترده مالي و نظامي آمريكا از رژيم صهيونيستي بار ديگر بر اين واقعيت تاكيد گذاشت كه دولتهاي آمريكا، عليرغم ادعاها و شعارهايشان، جملگي تابع يك استراتژي هستند كه عبارتست از التزام به حمايتهاي بي چون و چرا از موجوديت رژيم صهيونيستي و سياستهاي اين رژيم. باراك اوباما كه قبل از ورودش به كاخ سفيد، خود را حامي صلح معرفي ميكرد و مدعي ايجاد تغيير در سياستهاي آمريكا به خصوص در سياست خارجي آمريكا بود، اكنون با عملكرد 15 ماهه خود نشان داد كه نه تنها اين چنين نيست بلكه به اذعان محافل سياسي و مطبوعاتي آمريكا و اسرائيل، صهيونيستيتر از اسلافش ميباشد.
اين موضوع را بسياري از ناظران مستقل و كساني كه با ساختار حكومت آمريكا آشنا هستند در همان زمان مورد اشاره قرار دادند و اكنون با كنار رفتن پوشش صلح طلبي و تغييرخواهي از چهره اوباما، اين واقعيت بيش از پيش پديدار ميشود. به سخن ديگر، باراك اوباما، همان جورج بوش و بيل كلينتون است در پس ظاهر چهره و شعار متفاوت. اساساً هر انتظاري به غير از اين نيز نادرست و ناشي از بي اطلاعي و عدم درك درست از ساختار و چارچوب حكومت آمريكاست.
در اين ساختار و چارچوب، دفاع همه جانبه و حمايت بي چون و چرا از رژيم صهيونيستي و سرسپردگي محض به اين رژيم از سوي مقامات واشنگتن، اساس و خط قرمز محسوب ميشود و هر مسئولي كه اين معيار را رعايت نكند امكان باقي ماندن در مناصب قدرت آمريكا را نخواهد داشت. اوباما از ابتدا كوشيد، با بهره برداري از فضاي سياسي ويژه حاكم بر آمريكا و جهان كه به دليل سياستهاي شكست خورده جورج بوش ايجاد شده بود، خود را متفاوت از بوش نشان دهد و چنين وانمود كرد كه در پي استقرار صلح و امنيت در جهان از جمله در خاورميانه است. رسانههاي آمريكا و رژيم صهيونيستي نيز در چند ماه اخير با ادعاي وجود اختلاف ميان اوباما و سردمداران تل آويو، تلاش كردهاند چهرهاي موجه براي اوباما ترسيم كنند و او را مخالف سياستهاي توسعهطلبانه و جنايتكارانه رژيم صهيونيستي نشان دهند. با اينحال همانگونه كه جهانيان مشاهده كردند اوباما حتي حاضر نشد بر سر ادعا و شعار خود مبني بر مخالفت با سياست شهرك سازي كابينه نتانياهو، كه البته آن را نيز براي جلب اعتماد اعراب سازشكار و كشاندن آنها به پاي ميز مذاكره مطرح ساخته بود، بايستد و با عقب نشيني كامل از اين خواسته خود، تسليم شرايط و نظرات رژيم صهيونيستي شد. هيلاري كلينتون وزير خارجه دولت اوباما شخصاً در فلسطين اشغالي حاضر شد و در چرخشي آشكار اعلام كرد توقف شهرك سازي هرگز خواسته دولت آمريكا نبوده است!
اعطاي كمكهاي گسترده نظامي و مالي دولت اوباما به رژيم صهيونيستي نيز در راستاي استراتژي دائمي آمريكا قرار دارد. آنچه مايه تعجب است اين است كه متاسفانه اين واقعيت آشكار و بديهي را حكام عرب منطقه و جناح سازش طلب فلسطيني درك نميكنند و همچنان فريب فرياد صلح خواهي باراك اوباما و ادعاي بي طرفي وي در قضيه فلسطين را ميخورند. اين سياستمداران ساده لوح، درحالي كه ميبينند آمريكا از محاصره همه جانبه و ظالمانه ملت فلسطين حمايت ميكند و در عين حال كمكهاي مالي و نظامي با ارقام نجومي به طرف مقابل تحويل ميدهد باز به آمريكا به عنوان ميانجي منصف اعتماد ميكنند.
به اذعان خود آمريكائيها، كابينه فعلي اسرائيل، از شرورترين و افراطيترين كابينههاي تاريخ موجوديت اين رژيم ميباشد و اعطاي كمكهاي ميلياردي به اين كابينه، مفهومي به جز بي اعتنايي به افكار عمومي جهان و تمسخر و ريشخند اعراب سازش طلب ندارد.
ولي نكته مهم اين است كه حمايت عظيم مالي دولت اوباما از رژيم صهيونيستي در مقطع كنوني هرچند اين رژيم را بيش از پيش در ادامه سياستهاي توسعه طلبانه و جنگ افروزانهاش گستاختر خواهد ساخت و صلح و ثبات منطقه را با تهديد بيشتري مواجه خواهد نمود ولي قطعاً در تضمين بقاي اين رژيم جعلي و غيرقانوني موثر نخواهد بود.
آمريكاييها و شخص اوباما بايد اين واقعيت را دير يا زود بپذيرند اين رژيم كه بر پايه زور، تجاوز و ا شغال بنا شده است، قابل دوام نيست و شكست آن قطعي و اضمحلال آن حتمي است و تسليح اين رژيم به سلاحهاي مختلف نيز نميتواند آن را نجات دهد همانگونه كه شكست مفتضحانه ارتش تا بن دندان مسلح اين رژيم در جنگ 33 روزه اين واقعيت را به اثبات رساند. در آن جنگ، ارتش صهيونيستي با وجود برخورداري از چهار هزار تانك، شش هزار نفربر، صدها هواپيما و موشك و به اصطلاح نيروهاي زبده در جنوب لبنان نتوانست حتي يك متر پيشروي كند و سرانجام فرار را برقرار ترجيح داد. اوباما نيز با ادامه حمايتهاي كور و بي چون و چرا از رژيم صهيونيستي، غير از آنكه اموال ماليات دهندگان آمريكايي را تلف كرده و خود را بي آبرو و رسوا ميسازد، نميتواند كار ديگري براي رژيم صهيونيستي انجام دهد، رژيمي كه مردهاي متحرك است و با تنفس مصنوعي زنده نخواهد شد.