دور جديد مذاكرات هسته اي
مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا به عنوان يكي از طرفهاي گفتگوي هستهاي با ايران، از تعيين تاريخ براي از سرگيري مذاكرات خبر داد و گفت: "ايران به درخواست كتبي وي پاسخ داده و بدين ترتيب ميتوان گفتگوهاي 1+5 را با تهران از سرگرفت."
در پي اين اظهارات، يك مقام مسئول در شوراي عالي امنيت ملي ايران از بازگشت گروه 1+5 به ميز گفت وگو - كه براي مدتي متوقف شده بود - استقبال كرد و آمادگي كشورمان را براي آغاز رايزنيها اعلام نمود.
گرچه هنوز درباره زمان دقيق و مكان مورد توافق طرفين، تعاملي صورت نگرفته، ولي به گفته برخي كارشناسان، موضوع دور جديد گفت وگوها از اهميت خاصي برخوردار است. به عبارت دقيق تر، اينكه چه مسائلي در دستور مذاكرات قرار خواهد داشت، براي طرفين حساسيت ويژهاي دارد.
مسئولان سياست خارجي اتحاديه اروپا به نمايندگي از گروه 1+5، متشكل از پنج عضو دائم شوراي امنيت و آلمان، از سال 81 در چندين دور گفتگو با مسئولان هستهاي كشورمان همواره خواستار انصراف ايران از حقوق مسلم هستهاي بويژه در زمينه غني سازي اورانيوم بوده و در هر دور از مذاكرات تاكيد داشتهاند كه محور گفتگوها را بايد بستههاي پيشنهادي اين گروه تشكيل دهد كه آنهم شامل برخي امتيازات ناچيز فني و اقتصادي در برابر تصميم جمهوري اسلامي به تغيير سياست هستهاي كشورمان بوده است.
در مقابل، طرف مذاكره كننده ايراني با ارائه يك بسته پيشنهادي حاوي حقوق مسلم هستهاي و اعلام آمادگي براي مشاركت در حل موضوعات باقي مانده در پرونده هستهاي كشورمان و التزام به روند اعتمادسازي از سوي طرفين، به گفتگوها پيوست.
متاسفانه اقدامات غيرقانوني غرب كه شاخص مهم و اصلي آن صدور پيشاپيش قطعنامهها و تشديد تحريمها عليه ايران بوده، در مسير متناقض با راهكار ديپلماسي مستقيم و صادقانه جمهوري اسلامي ايران قرار داشته و بنيانهاي اعتمادسازي را به شدت متزلزل كرده است. علاوه بر اين، طرح موضوعات انحرافي و دروغهاي آشكار توسط رسانههاي غربي براي فريب افكار عمومي و باج خواهي از ايران، از جمله سياستهائي است كه غرب آنرا دنبال ميكند و مفهومي غير از زيادهخواهي و سلطه طلبي ندارد.
تجربه دورههاي هشت ساله قبلي مذاكره با گروه اتحاديه اروپا و پس از آن با 1+5 حكايت از اين واقعيت دارد كه سياست چماق و زياده طلبي همواره در قبل و بعد از گفتگوها وجود داشته كه تشديد تحريمها از سوي آمريكا و اروپا، در پيش گرفتن زبان تهديد در رسانههاي غربي و پمپاژ اخبار كاملاً يكجانبه عليه ايران، بخشي از آن است. ولي اين، همه ماجرا در روند مذاكرات هستهاي ايران و 1+5 نيست بلكه مهمتر از اينها، پاسخ به اين سئوال است كه اهداف غربيها يعني چهار كشور آمريكا، انگليس، فرانسه و آلمان از آغاز دور جديد مذاكرات چيست و آيا نيات سياسي آنها اين بار نيز ميتواند تاثير مستقيم بر نتايج مذاكرات داشته باشد؟
پرسش اصلي در اين باره آنست كه آيا هدف غربيها به سركردگي آمريكا از گفت وگو، رسيدن به تعامل و باز كردن سرفصلهاي همكاري براي باز كردن گرههاي ايجاد شده در روند مذاكرات هستهاي است يا باز هم قصد دارند با اتلاف وقت در سايه انجام مذاكرات سينوسي، فشار بيشتري را به جمهوري اسلامي ايران وارد كرده و به روند دشمني و تقابل با حقوق ملت ايران ادامه دهند؟ آيا اين بار آمريكائيها و اذناب اروپايي شان به منطق گفت وگو كه لازمه آن اجتناب از هرگونه تهديد و فشار است، التزام عملي خواهند داشت؟
شايد در شرايط كنوني چارهاي جز خوشبيني و اجتناب از پيشداوري و گمانه زني وجود نداشته باشد ولي پيگيري سياستهاي گذشته گروه 1+5 نشان ميدهد ادامه نگاه تقابلي با جمهوري اسلامي ايران و اعمال فشار براي ارجاع موضوع هستهاي ايران از آژانس بينالمللي انرژي اتمي به شوراي امنيت سازمان ملل و صدور قطعنامههاي سياسي بخشي از طرح اين كشورها را تشكيل ميدهد. طبيعي است كه اگر غربيها اين بار هم با چنين رويكردي وارد مذاكره شوند، بار ديگر مسئوليت عدم دستيابي به نتيجه، متوجه آنها خواهد بود.