تلاش آمريكا براي مهار تدريجي قيام ملتهاي عرب
تلاش آمريكا براي مهار تدريجي قيام ملتهاي عرب
روند تحولات مصر همچنان در كانون توجهات شبكههاي خبري جهان قرار دارد. در عين حال، كه عليرغم سقوط مبارك، با جايگزيني نظاميان حاكم به جاي وي، عملاً تغيير محسوسي در ساختار قدرت صورت نگرفته است. ژنرال محمد حسين طنطاوي وزير دفاع و فرمانده نيروهاي مسلح مصر از موضع رياست شوراي عالي نظامي، جايگزين مبارك شده و حتي "احمد شفيق" نخستوزير موقت نيز رسماً اعلام كرده است كه از شوراي نظامي دستور ميگيرد. بدين ترتيب در واقع نوعي جا به جائي نظامي صورت گرفته و يك نظامي (مبارك)، جاي خود را به نظامي ديگر (طنطاوي) داده است.
آنچه در مصر طي روزهاي اخير صورت گرفته، در واقع تكرار همان الگوئي است كه در دهه قبل در الجزاير انجام شد و حاكمان عليه خودشان كودتا كردند تا "شاذلي بن جديد" كناره گيري كند و قدرت را به نظاميان بسپارد. الجزاير پس از آن به مدت دو دهه در هرج و مرج فرو رفت و مشخصاً ساختارهاي نظامي - امنيتي به جاي آنكه نظم و امنيت را در الجزاير برقرار كنند، به فجيعترين جنايات سازمان يافته پرداختند تا بلكه مردم الجزاير از انتخاب خود و گرايش به فعالان اسلامي منصرف و پشيمان شوند. بيم آن ميرود كه نظاميان مصري هم با ترفند مشابهي سرنوشت قيام پرشكوه ملت بزرگ مصر را دچار انحراف نمايند. اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه از يكطرف ملت مصر به تحولات مشكوك اخير با ترديد مينگرد و حاضر نيست صحنه را ترك نمايد و از طرف ديگر آمريكا و رژيم تل آويو با حساسيت فراوان سعي دارند نظاميان را براي ادامه راه مبارك، تحت فشار قرار دهند.
"رابرت گيتس" در روزهاي اخير بارها با ژنرال طنطاوي در تماس بوده است و نكته مهمتر اينكه دقيقاً از همان ابتداي شكل گيري تظاهرات مردمي در ميدان التحرير قاهره، طنطاوي با سفر به واشنگتن براي اجراي مراحل مختلف طرحهاي آمريكا در مصر، از نزديك توجيه شده است. موضوعي كه به اين روند ترديدآميز، ابعاد نگران كنندهاي ميدهد اينست كه مبارك هنوز در "شرم الشيخ" به سر ميبرد و در واقع ممكن است هر لحظه به قدرت باز گردانده شود. بدين ترتيب، سئوال اصلي اينست كه از يك ديكتاتور فرتوت 82 ساله چه كار ديگري ساخته است؟ طنطاوي همچنين با "ايهود باراك" وزير دفاع رژيم صهيونيستي نيز در تماس مستقيم بوده است. بعلاوه نتانياهو در پايان جلسه هيئت دولت از عملكرد نظاميان مصري حمايت و قدرداني كرد! اين بدان معني است كه مقامات جديد مصر همچنان فرمانبر آمريكا و صهيونيستها هستند. موضوع ديگر به تعهد نظاميان حاكم به قرارداد ننگين كمپ ديويد باز ميگردد كه قبل از اعلام تعهد قاهره، طي دستورالعمل اوباما رئيسجمهور آمريكا رسماً از تريبون كاخ سفيد اعلام گرديد و سپس نظاميان حاكم آنرا پذيرفتند. بدين ترتيب نه تنها آمريكا و صهيونيستها كه حتي نظاميان حاكم نيز عيناً همان راه انحرافي گذشته را ميروند و همان تخلفات را عيناً تكرار ميكنند. طبعاً از مردم مصر هم نبايد انتظار داشت كه رفتار با مبارك را در مورد نظاميان جانشين و دست نشانده، ادامه ندهند.
البته مردم مصر تاكنون از هرگونه برخورد خشونت آميزي پرهيز كردهاند و با صبر و متانت سعي داشتهاند مواضع روشن خود را منعكس نمايند اما اگر اقدامات روزهاي اخير نظاميان ادامه يابد و احياناً تشديد گردد، چه بسا كه با رفتار متقابل مصريها مواجه شود. فراموش نكنيم كه نظاميان حاكم و حتي آمريكا و صهيونيستها اصرار دارند قضاياي مصر را خاتمه يافته معرفي نمايند. آنها ميگويند ما حرف دل مردم و پيام قيام آنها را شنيديم و مبارك نيز كنار رفت. در نتيجه لازم است آنها به خانههايشان باز گردند و فرصت دهند تا مسائل پيگيري شود. اين همان فرصتي است كه آمريكا و صهيونيستها دقيقاً به آن احتياج دارند تا بلكه بتوانند ابتكار عمل را در اختيار بگيرند. ولي مردم حرف ديگري دارند و آن اينكه ما خون ندادهايم كه مبارك جاي خود را به نظاميان ديگري بسپارد. طبعاً تا روي كار آمدن يك طيف غيرنظامي به حضور در صحنه ادامه خواهيم داد. با اين حال، رسانههاي وابسته اصرار دارند مسئله را "مختومه" تلقي كنند و با كاهش تبليغات رسانه اي، زمينههاي "سانسور تدريجي" بر تحولات مصر را فراهم سازند. اكنون تلاش بر اينست كه التهابات عظيم سياسي - اجتماعي كه در روزهاي اخير در الجزاير، اردن و يمن هم به وسعت مشاهده شده با اعمال سانسور خبري به فراموشي سپرده شود و به تدريج فرصتهاي طلائي براي تحكيم مجدد رژيمهاي خودكامه بر فضاي منطقه فراهم گردد و ديكتاتورهاي مادام العمر، همچنان بر مقدرات ملتهاي عرب حاكم بمانند. البته اين آرزوي دشمنان اسلام است ولي اگر قرار بود اراده آنها موثر باشد، امروزه در تونس و مصر ديكتاتورهاي مادام العمر سخن ميگفتند ولي اين سرنوشت در انتظار ساير همتاهاي آنها نيز هست.